آرشیو از دیدگاه شعرا

مژده ای شیعیان شد جهان باصفا جلوه گر شد رخ حجت کبریا شد علی النقی جلوه گر در جهان مرحبا مـرحبا، آفرین آفریـن آمـد آمـد چون عـلی النقیتبریک تبریک ای […]

ادامه ...

بگذار کمی عرض ارادت بنویسمدور از تو و با نیت غربت بنویسم سجاده ی شب پهن شده، حیّ علی شعربگذار برایت دو سه رکعت بنویسم بگذار که ده مرتبه در […]

ادامه ...

هادی دین پور تقی نجل مرتضی++ همنام جد خویش علی شافع جزا چشم امید خلایق به سوی او++ با خلق مهربان بود او همچو مصطفی مظلومیش ز جد خویش علی […]

ادامه ...

فتاده مرغ دلم ز آشیان در این وادی که هر کجا رود افتد بدام صیادی به دانه ای در یکدانه میدهد برباد نه گوش هوش و نه چشم بصیر نقادی […]

ادامه ...

عیدی ما همه – می دهد فاطمه هادی آمد – هادی آمد روز جشن امام هادی آمد شیعیان را زمان شادی آمد جشن هادی بوَد عید هادی بوَد هادی آمد […]

ادامه ...

هرکه یک جور قسمتی داردسامرای تو غربتی دارد خوش به حال کسی که نوکر توستواقعاً چه سعادتی دارد! راستی شهر سامرای شماچندتا بچه هیئتی دارد؟ یا که دور و بر […]

ادامه ...

دهمین رکن دین، هادی اهل‌بیتگشته مسموم کین، هادی اهل‌بیت یا امام زمان الامان الامان**** ایهـا العسکـری یا حسن یا حسنخیز و کن سیدی رخت ماتم به تن یا امام زمان […]

ادامه ...

گرفته جان نفسم در ثنای حضرت هادی دُر سخن بفشانم به پای حضرت هادی نداشت طوطی جانم هنوز لانه به جسمم که بود مرغدلم آشنای حضرت هادی صفا و مروه […]

ادامه ...

سید عبدالحسین رضایی نخوابد تا سحر این دیدهی اخترشمار امشب + نگیرد این دل هر جائیم یک جا قرار امشب ز هر جا بگذرم آواز جانسوزی به گوش آید++ به […]

ادامه ...

به عمر خویش ز اهل ستم جفا دیدی + چه ظلمها که از آن قوم بیحیا دیدی چو از مدینه شدی دور صد بلا دیدی++ ز کینهی متوکل چه صدمهها […]

ادامه ...