آرشیو از دیدگاه شعرا

الهی زهر کین آخر گره از کار من وا کرد++ که هادی را برای دیدن زهرا مهیا کرد گهی در گوشهی تبعید، گهی در گوشهی زندان++ گهی در مجلس شربش […]

ادامه ...

سید عبدالحسین رضایی نخوابد تا سحر این دیدهی اخترشمار امشب + نگیرد این دل هر جائیم یک جا قرار امشب ز هر جا بگذرم آواز جانسوزی به گوش آید++ به […]

ادامه ...

نداشت طوطى جانم هنوز لانه به جسمم که بود مرغ دلم آشناى حضرت هادى صفا و مروه کجا و حریم یوسف زهراصفاست در حرم با صفاى حضرت هادى مقربان الهى […]

ادامه ...

فتاده مرغ دلم ز آشیان در این وادی که هر کجا رود افتد بدام صیادی به دانه ای در یکدانه میدهد برباد نه گوش هوش و نه چشم بصیر نقادی […]

ادامه ...

تب دارترین تب زده ی بستر دردمپر سوز ترین زمزمه ی حنجر دردم رنگ رخ من بر همگان فاش نمودهدر باغ نبی جلوه ی نیلوفر دردم فریاد عطش زد دهن […]

ادامه ...

شامل قدری اعتنا باشمدر مسیری که مبتلا باشم جلد ایوان سامرا باشممثل سلمان من از شما باشم سامرایی ترین گدایت را خاک دنیا بهشت آیین شددور گهواره ی تو تزئین […]

ادامه ...

از زمین و آسمان، میرسد این زمزمه++ بار دیگر تازه شد، داغ آل فاطمه یوسف زهرای اطهر کشته شد++ هادی آلپیمبر کشته شد تسلیت یا فاطمه، تسلیت یا فاطمه (۲)++ […]

ادامه ...

باز شوق صفحه و رقص قلمباز از لطف نگارم شاعرم دیگر این دل گشته مجنون نگاربی قرار و زار و مفتون نگار می زنم دائم در میخانه راتا ببینم ساقی […]

ادامه ...

این دل عاشقم دوباره تا به آسمونا پر کشیده همه بیاین بریم گدایی نوه ی امام رضا رسیده اگه در حال نمازی یا که در راز و نیازی تمومش کن […]

ادامه ...

فتاده مرغ دلم ز آشیان در این وادیکه هر کجا رود افتد به دام صیّادیدلا دل از هم بر گیر و خلوتی بپذیرمدار از همه عالم امید امدادیمگر ز قبله […]

ادامه ...