آرشیو معجزات و کرامات

علی بن محمد حجال می گوید: به امام هادی علیه السلام نوشتم: من خادم شما هستم، پایم دردی پیدا کرده که نمی توانم برخیزم و کارهایم را انجام دهم، اگر […]

ادامه ...

مرحوم ثقه الاسلام کلینی از خیران اسباطی نقل می نماید که در مدینه منوره خدمت امام علی النقی علیه السلام شرفیاب شدم، حضرت فرمود: از واثق چه خبر داری؟ عرض […]

ادامه ...

صالح بن سعید می گوید: روزی داخل سامراء شدم و به خدمت حضرت امام هادی علیه السلام رسیدم و گفتم: «این ستمکاران در خاموش کردن نور تو و پنهان کردن […]

ادامه ...

همچنین مرحوم شیخ طوسی، راوندی و دیگر بزرگان به نقل از اسحاق بن عبدالله علوی حکایت کند: روزی از روزها پدرم با عمویم با یکدیگر اختلاف کردند، درباره ی آن […]

ادامه ...

خیران اسباطی می گوید: از عراق به مدینه رفتم و خدمت امام هادی علیه السلام شرفیاب شدم. آن گرامی از من پرسید: واثق چگونه بود؟ عرض کردم: فدایت شوم در […]

ادامه ...

مرحوم شیخ حرّ عاملی به نقل از مرحوم طبرسی رضوان اللّه تعالی علیهما آورده است :شخصی به نام حسین بن محمّد حکایت کند :زیر دربار خلیفه عبّاسی بود ، روزی […]

ادامه ...

قطب راوندی و دیگران از جعفر بن شریف جرجانی این گونه روایت کرده اند، وی گوید: سالی که حج رفته بودم، در سامرا خدمت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام […]

ادامه ...

ابویعقوب میگوید: محمد بن فرج را پیش از مردنش در سامرا دیدم که به استقبال امام هادی علیهالسلام آمده بود حضرت به او نظری با دقت نمود فردای آن روز […]

ادامه ...

الف: سعید ملاح می گوید: جمعی از ما به خانه ای برای ولیمه دعوت شدیم. امام هادی علیه السلام نیز در آن مجلس بود. جوانی مکرر شوخی می کرد و […]

ادامه ...