آرشیو معجزات و کرامات

مؤلف کتاب «نورالأبصار» (قرن سیزده) درباره کرامات حضرت هادی داستانهائی نقل کرده است که ما به ذکر یک نمونه آن اکتفاء می کنیم:«عن الأسباطی قال: قدمت علی أبی الحسن علی […]

ادامه ...

یونس نقاش در سامراء همسایه امام هادی علیه السلام بود و پیوسته به حضور امام شرفیاب می شد و به آن حضرت خدمت می کرد. یکبار در حالی که می […]

ادامه ...

[۶۱۴] -۱۳۹- روی الکلینی: عن الحسین بن محمد، عن معلی بن محمد، عن الوشاء، عن خیران الاسباطی قال: قدمت علی ابی الحسن علیه السلام المدینه فقال لی: ما خبر الواثق […]

ادامه ...

ابوهاشم می گوید: به حضور امام هادی علیه السلام رفتم و گله کردم و عرض نمودم: «من از اینجا (سامرا) به بغداد می روم و در آنجا برای اشتیاق شدیدی […]

ادامه ...

علی بن جعفر گوید: امام هادی علیه السلام شب جمعه به مسجد آمد، نزدیک آن ستونی که مقابل خانه ی فاطمه ی زهرا علیهاالسلام بود نماز خواند. چون امام علیه […]

ادامه ...

ابن حمزه از حسن بن محمد بن علی نقل می کند که گفت:مردی گریان، و ترسان و لرزان نزد امام هادی علیه السلام آمد و گفت: ای فرزند رسول خدا! […]

ادامه ...

مرحوم طبرسی، راوندی، اربلی، ابن شهرآشوب و برخی دیگر از بزرگان آورده اند:یکی از اصحاب حضرت ابوالحسن، امام هادی صلوات الله علیه به نام محمد بن فرج رخجی حکایت کند: […]

ادامه ...

ایوب بن نوح نقل کرده که جعفر بن عبدالواحد قاضی در کوفه مرا اذیت می کرد به امام هادی علیه السلام نوشتم و از او شکایت نمودم. حضرت به من […]

ادامه ...

روزی متوکّل عبّاسی جهت ایجاد وحشت و ترس برای حضرت ابوالحسن، امام هادی علیه السلام و دیگر شیعیان و پیروان آنحضرت، دستور داد تا لشکریانش که تعداد نود هزار اسب […]

ادامه ...

حکّ ام بنی العبّاس بسیار خودخواه و ریاست طلب بودند و برای دست یافتن به امیال نفسانی خود، از انجام هر کاری دریغنمیورزیدند و هر روز به نوعی حرکت میکردند، […]

ادامه ...